يادداشت پايگاه خبري تحليلي پيرغار؛
حتي در مقولههاي امنيت و سياست خارجي هم، اين اصل خود را نشان داد و مقولههايي مانند خريد امنيت در افغانستان که قرار بود کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس هزينههاي آن را بدهند يا جنگ نيابتي در سوريه که از کيسه قطر و عربستان پرداخت شده است. در پروژه هرج و مرج سازنده هم که ادبيات آن در دوره بوش توليد شد، به جهت اجرايي، شکلهاي گوناگوني را در بر ميگيرد. از جنگ و فتنه مذهبي تا سونامي ناامني در سطح منطقه، گسترش بحرانهاي سياسي و پيچيده کردن نعرههاي قوميتي و مطالبات تجزيهطلبانه را شامل شده است.
با شکست برنامه براندازي در سوريه و جنگ همهجانبه که مديريتي قطري- ترکيهاي را تجربه کرد، ولي بازيگران رقيب و گوناگوني در درون خود داشت و پيامدهاي قطعي اين بحرانسازيها در سطح ديگر کشورها و ديکتاتورهاي وابسته به غرب و جنبشهاي مردمي و بيداري، امريکا ناچار است از تمامي ظرفيتها، روشها، هر آنچه در توان خود و همپيمانان منطقهاي دارد، به ميدان بياورد تا فضاي کلان منطقهاي را از دست نداده و امکان مديريت و فرصتسازي را فراهم نموده و امکان حفظ نظامهاي مستبد و مرتجع و همپيمان خود را در منطقه ايجاد نمايد.
اگر کاخ سفيد در اولويتهاي چينش بازيگران خود در منطقه به تيمي که ترکيب ويژهاي را در بر ميگرفت و ظرفيتهاي ديپلماسي ترکيه و دلارهاي قطري در يک امتداد اخواني در منطقه را شامل ميشد تکيه ميکرد، اين ترکيب در ميدان عمل به کارکرد قابل توجه و موفق دست نيافته و امروز بايد بازيگر جديد به صحنه بيايد و خود را و تواناييهاي خود را به نمايش بگذارد و جلب توجه کند. اگرچه اين بازيگر هم، از قبل حضور داشته و فعاليت نموده و نقشآفريني داشته، ولي اين بار بايد به عنوان آلترناتيو خودنمايي کند.
سعوديها که به دليل کهولت سني رهبران از يکسو و آسيبهاي نظام سياسي حاکم در عربستان و عوامل رقابتي ديگر بازيگر درجه 2 محسوب ميشوند، امروز بايد با تکيه بر پتانسيلهاي مالي، فرهنگي، رسانهاي و امنيتي، خودي نشان دهند. پرونده سوريه را به دست گرفتهاند و در مصر، مدير اجرايي هستند و در مقوله امنيتي منطقه از شبه قاره تا سواحل مديترانه، بايد شرايط حداقلي مطلوب امريکا را فراهم کنند. ابزار سعوديها، وهابيت و جريان تکفيري القاعده مرتبط با دستگاههاي اطلاعاتي آن است. هنر وهابيگري اين است که خود را در ميان طيف وسيع اهل سنت و سلفيگري ميگستراند و با تکيه بر اهرم مالي و رسانهاي و شيوخ مزد بگير، جريانسازي گسترده ميکنند تا تصويري وارونه از حقايق نشان دهند و يا اولويتها را تغيير دهند و دشمن را دوست و دوست را دشمن معرفي کنند. ماهيت انگليسي وهابيت به نحوي است که لائيکترين رفتارها را نيز در يک عملگرايي فرصتطلبانه به اجرا ميگذارد. آنان که با ادبيات مذهبي سخن ميگويند با تهي کردن فرهنگ اسلامي و آنان که وظيفه لائيسم را به عهده گرفتهاند، بدون هيچ مرزي عمل ميکنند. مصر نمونه آن است که سيستم اطلاعاتي عربستان مديريت بخش لائيک را عهده دار است و در آن سوي ميدان سياست، حزب سلفي النور و جريانهاي ديگر وابسته به عربستان، لباس دين بر تن دارند، ولي يک هدف را دنبال ميکنند. از افغانستان و پاکستان تا عراق مظلوم و خونين و سوريه و لبنان و بحرين و يمن، همگي اسير عربدههاي وهابي- تکفيري است. جالب اين است که ابزار آنان کشتار مردم با بمبگذاري، جليقه انتحاري و ماشينهاي انفجاري است. عراق در سه ماه گذشته بيش از 2 هزار شهيد و چند هزار زخمي داده و انفجارهاي وهابي- تکفيري با هدايت سرويس هاي اطلاعاتي غربي و عربي، يک روز آرام در عراق باقي نگذاشتهاند. در سوريه آنچنان تصاوير وحشتناکي از خود در کشتار و سر بريدن و قطعه قطعه نمودن به جاي گذاشتند که نياز به توصيف نيست. لبنان را با يک شيخ عروسکي و مزد بگير، در صيدا يا بمبگذاري در ضاحيه يا تجمع نيروهاي سلفي و تکفيري در طرابلس به بمب ساعتي تبديل کردهاند. در بحرين آنچنان سرمست هستند که نخستوزير فرسوده وهابيها، پليس و دستگاه امنيتي و حکومت و خانواده حاکم را ماوراي قانون ميداند تا نگران کشتار، شکنجه و تعرض به نواميس و مال و جان مردم نباشند. يمن را با نمايش تحميلي قريب دو سال است که تحت فشار قرار دادهاند و با چماق تروريسم و با هويج گفتمان ملي، به پايان راه رسيدهاند و امروز سايه جنگ داخلي و انتقام اقتصادي را بر سر مردم يمن و به ويژه اهالي صعده و حوثيها انداختهاند.
نام کشتار و تروريسم در عراق را «غزوه الرمضان» گذاشتهاند و در بوقهاي رسانهاي خود، عراق را در آستانه جنگ داخلي نشان ميدهند و در موصل با تکيه بر تکفيريها و بعثيها، برنامه جديد در دست اجرا دارند. خبر مضحک ولي قابل اهتمام اين است که يک نشريه انگليسي از هدفگيري موشکهاي بالستيک عربستان بر مراکز ايراني گزارش ميدهد و تصاوير ماهوارهاي هم منتشر ميشود و ظاهراً عربستان به دنبال دندان نشان دادن و عربده وحشيانه تکفيريهاست و نياز به پاسخي سنجيده و مؤثر دارد، چرا که اين رفتار از روي استواري و متانت نيست، بلکه از روي انفعال و عصبيت است که ميتواند براي همگان خطرناک باشد.
هادي محمدي